در ساعات پایانی مهلت تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در فرانسه، مارین لوپن، کاندیدای راست افراطی به رَنس در شمال شرقی این کشور سفر کرد. مقصدی که با توجه به جایگاه تاریخی این شهر و کلیسای جامع معروفاش نمیتواند اتفاقی انتخاب شدهباشد.
بیشتر شاهان فرانسوی در کلیسای جامع همین شهر تاج پادشاهی را از اسقف اعظم کاتولیک زمان خود دریافت کردند.
اسطوره ژاندارک پس از رساندن شارل هفتم به رنس، برای تاجگذاری، شکل گرفت. شهری که در قرن پانزدهم میلادی تحت کنترل انگلیسیها و مخالفان شارل هفتم بود؛ و حالا یکی از معروفترین مجسمههای ژاندارک را در خود جای داده است.
نامزد راست افراطی با این سفر، بدون شک قصد داشته تصویری نمادین از برداشتاش از تاریخ فرانسه برای هواداران حزب جبهه ملی و دیگر رایدهندگان فرانسوی ترسیم کند.
انتخاب مکانها همیشه برای نامزدهای ریاستجمهوری فرانسه مهم و واجد ارزش نمادین بودهاست.
روسای جمهور چپگرای جمهوری پنجم فرانسه، میتران و اولاند، میدان باستیل را برای جشن پس از پیروزیشان در نظر گرفته بودند. میدانی در شرق پاریس و در نزدیکی محلههایی که فرانسویها به آن «محلههای مردمی» میگویند. جایی که عموما منزلگاه قشر متوسط جامعه فرانسه بوده و با تاریخ انقلاب ۱۷۸۹ این کشور گره خوردهاست.
در مقابل نامزدهای راستگرا در دههای گذشته (شیراک ۱۹۹۵ و سارکوزی ۲۰۰۷) پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، برای جشنگرفتن و تجمع هوادارانشان، حوالی میدان کنکورد را برگزیدهاند. جایی که انقلابیون فرانسوی در سال ۱۷۹۳ میلادی سر لوئی شانزدهم را با گیوتین به باد دادند. محلهای که عموما قشر مرفه مردم پاریس را در خود جای دادهاست. درست روبهروی کاخ بوربون، محل کنونی مجلس ملی فرانسه، که چند قرن قبل برای یکی از دختران لوئی چهاردهم بنا شدهبود.
در سال ۲۰۰۲ میلادی همهچیز آنطور که بسیاری گمان میکردند، پیش نرفت. چندروز پیش از دور اول انتخابات ریاستجمهوری لیونل ژوسپن نامزد حزب سوسیالیست، در پاسخ به روزنامهنگاری که به او گفت اگر به دور دوم راه پیدا نکنید به چه کسی رای خواهید داد، خندید و پس از چند جمله هیستریک خطاب به آن روزنامهنگار گفت سوال دومتان را بپرسید!
ساعت ۸ شب یکشنبه ۲۱ آوریل سال ۲۰۰۲، پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات و راهیابی ژاک شیراک، رئیسجمهور مستقر، و ژان ماری لوپن، نامزد راست افراطی، به دور دوم انتخابات، فرانسه غرق در حیرت بود.
از فردای آن روز سیاستمداران فرانسوی، از چپ و راست و میانه، با تشکیل «جبهه جمهوریخواهان»، تمام نیرویشان را صرف متقاعد کردن مردم برای شرکت در انتخابات و رای دادن به ژاک شیراک کردند.
همراهی رایدهندگان و احزاب چپگرا به نامزد دستراستی اجازه داد تا با رای بیسابقه ۸۲ درصدی برنده انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۲ باشد.
شیراک برای قدردانی از کسانی که علیرغم میل باطنی و تنها برای مقابله با راست افراطی به او رای دادهبودند، برای جشن پیروزی به جای میدان کنکورد، میدان جمهوری، در دو کیلومتری میدان باستیل، را انتخاب کرد. میدانی که به وسیله بلوار تامپل و بلوار دیگری که به افتخار یکی از چهرههای مطرح عصر روشنگری، «بومارشه» نامگذاری شده، به میدان باستیل میرسد.
علاوه بر این، میدان جمهوری همواره محل گردهمایی مردم فرانسه در مواقع بحران بودهاست. همانطور که در این سالها پس از حملات تروریستی، بسیاری برای ادای احترام به قربانیان در پای مجسمه ماریان در این میدان جمع شدند و به یاد کشتهشدگان شمع روشن کردند.
اگر پیشبینیها درست باشند و امانوئل ماکرون پیروز دور دوم انتخابات ریاستجمهوری فرانسه باشد، انتخاب مکان برای جمعشدن هواداران پس از اعلام نتایج، یکی از نکات جالب این شب تاریخی در فرانسه خواهد بود.
اطرافیان امانوئل ماکرون از مکان باز روبهروی موزه لوور سخن میگویند. محوطهای که تنها چند صد متر با میدان کنکورد فاصله دارد. اگر این فرضیه به واقعیت بپیوندد، میتوان این انتخاب را ارجاعی به تصمیم پانزده سال پیش شیراک بر برگزاری جشن پیروزی در میدان جمهوری دانست.
نامزدی که خود را میانهرو میخواند، اما دستکم عضو دولت چپگرا بوده و حالا با یاریِ رایدهندگان و سیاستمداران دست راستی به قدرت میرسد، منطقا برای گردهمایی پس از پیروزی مکانی در نزدیکی کنکورد انتخاب میکند. تا اینگونه قدردان کسانی باشد که به او و برنامههایاش اعتقاد چندانی نداشتند ولی برای نجات فرانسه از راست افراطی با او همراه شدند.