دادستانهای قوه قضائیه ایالات متحده میگویند شواهد موجود نشان میدهد که جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران، فعالانه در جستو جوی مخالفان خود در ایالات متحده، و ارعاب، آزار و اذیت و گاه طرح حملات علیه آنان هستند.
آسوشیتدپرس در گزارشی تحقیقی در این باره نوشته است، پس از آنکه یکی از رهبران اعتراضات دانشجویی میدان تیان آن من وارد رقابتهای انتخاباتی کنگره آمریکا در سال ۱۴۰۱ شد، عوامل اطلاعاتی چین یک کارآگاه خصوصی را برای یافتن مشکلات احتمالی اخلاقی یا مالی او استخدام کرد تا نامزدی او در انتخابات را تحت تاثیر قرار دهد.
آسوشیتدپرس سپس با اشاره به تهدید جمهوری اسلامی علیه مسیح علینژاد، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان، در ایالات متحده، نوشته است زمانی که او از نقض حقوق بشر در ایران انتقاد میکرد، ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی او را از ایران تحت نظر داشتند و اعضای یک باند جنایتکار را به خدمت گرفتند تا ضمن رصد خانه او در بروکلین نیویورک، برای قتل او طرحریزی کنند؛ توطئهای که البته خنثی شد.
به نوشته آسوشیتدپرس این نمونهها به وضوح بیانگر آن است که این حکومتها، که تاریخ نشان داده تحمل نارضایتی را ندارند، از داخل مرزهای خود به شکلی فزاینده در حال رصد کسانی هستند که هزاران کیلومتر دورتر علیه آنها موضع میگیرند. مسیح علینژاد، روزنامهنگار و فعال ایرانی، در این باره میگوید: «ما نه در ترس زندگی میکنیم نه در پارانویا، ولی واقعیت این است که جمهوری اسلامی در پی ما است و ما باید مراقب باشیم.»
مقامات «افبیآی» به آسوشیتدپرس گفتند که تاکتیکهای «سرکوب فراملی» - از جمله با استخدام افراد نیابتی مانند کارآگاهان خصوصی و گروههای جنایتکار سازمانیافته - پیچیدهتر و مرزهای آزار و اذیت هم گستردهتر شده است؛ چرا که این حکومتها به دنبال قدرتنمایی در خارج از مرزهایشان هستند.
وزارت دادگستری ایالات متحده میگوید که در پنجسال گذشته دهها مظنون به «سرکوب فراملی» بازداشت شدهاند.
مقاماتی که به شرط ناشناس ماندن با آسوشیتدپرس گفتوگو کردند، میگویند که تعدادی از کشورها، که لزوما هم در صف مخالفان سنتی ایالات متحده قرار ندارند، اختصاص بودجه برای ایجاد کارزارهای ارعاب علیه مخالفانشان در ایالات متحده و سایر کشورهای غربی توسط سرویسهای اطلاعاتی خود را در اولویت قرار دادهاند.
در ان گزارش برای نمونه به یک طرح مختل شده برای کشتن یک فعال سیک در نیویورک توسط یک مقام دولتی هند در آبان ۱۴۰۲، ربودن یک مخالف روآندایی از تگزاس و برگرداندن او به آن کشور، و آزار و اذیت آنلاین و حضوری منتقدان عربستان سعودی در ایالات متحده اشاره شده است.
متیو اولسون، دستیار دادستان کل ایالات متحده و مقام ارشد امنیت ملی وزارت دادگستری، میگوید که مقابله با این اقدامات - هم از لحاظ مقابله با آزاردهندگان و هم برای ارسال این پیام که از منظر حاکمیت ایالات متحده و ارزشهای حول بیان و تشکل آزاد چنین اقداماتی غیرقابلقبول هستند - اولویت مهمی برای آمریکا است.
البته کشورهای دیگر هم شاهد افزایش چنین مواردی بودهاند.
پلیس ضد تروریسم بریتانیا اکنون در حال تحقیق در مورد حمله به یک مجری تلویزیون ایرانی در لندن است که حدود یک ماه پیش رخ داد. بریتانیا و سایر نقاط اروپا هم از آزاد و اذیت و حملاتی علیه روزنامه نگاران و فعالان روس خبر میدهند.
اما در داخل ایالات متحده به دلیل وخامت روابط با ایران و تنش مداوم با چین در موضوعات مختلف، اقدامات این دو کشور نگرانکنندهتر است. مضاف بر اینکه مقامات اطلاعاتی ایالات متحده نگران سوءاستفاده از فنآوریهای نوظهور نظیر هوش مصنوعی برای آزار و اذیتهای بعدی هستند.
اولسون میگوید: «سرکوب فراملی مظهر درگیری گستردهتر بین رژیمهای اقتدارگرا و کشورهای دموکراتیک است.»
سخنگوی سفارت چین در واشنگتن در بیانیهای در این رابطه اعلام کرد: «[حکومت چین] کاملا از قوانین بینالمللی پیروی میکند و به حاکمیت قانون در دیگر کشورها احترام میگذارد.»
با این حال مقامات ایالات متحده میگویند که چین «عملیات شکار روباه» را دقیقا برای ردیابی مهاجران چینی تحتتعقیب پکن و تهدید آنها راهاندازی کرده است.
به عنوان نمونه طبق یک پرونده مربوط به سال ۱۳۹۹در وزارت دادگستری، یک مقام شهری سابق چین که اکنون در نیوجرسی زندگی میکند یادداشتی به زبان چینی روی در جلوی خانهاش پیدا کرده که میگوید: «اگر به سرزمین اصلیات برگردی و ۱۰ سال را در زندان بگذرانی، زن و بچهات در امان خواهند بود. این یک اتمام حجت است!»
باب فو، یک کشیش مسیحی چینی آمریکایی، میگوید که برای مدتی طولانی جمعیت زیادی از تظاهرکنندگان مقابل در خانهاش در غرب تگزاس تجمع کرده بودند و اقدامات سیستماتیک انجام دادند که به گمان او می تواند با دولت چین در ارتباط باشد. او از جمله این اقدامات به رزروهای ساختگی هتلها به نام او، تهدیدهای ساختگی بمبگذاری از طرف سازمانش، و پخش بروشورهایی در بین همسایگان که او را به عنوان شیطان نشان میدهد، اشاره کرد.
او که سازمانی به نام «چاینا اید» (کمک به چین) برای دفاع از آزادیهای مذهبی در چین را هدایت میکند، میگوید که یاد گرفته است اقدامات احتیاطی را انجام دهد: به اصرار پلیس از خانهاش نقل مکان کرده و از کارکنانش خواسته برنامه سفرهایشان را از پیش اعلام نکنند. او میگوید که می داند بلیت بازگشت به چین برای او یک بلیت یکطرفه خواهد بود.
وو جیان مین، رهبر سابق دانشجویی جنبش دموکراسیخواهی چین در سال ۱۳۶۸، در سال ۱۳۹۹ در خارج خانهاش در ارواین کالیفرنیا برای بیش از دو ماه مورد آزار و اذیت قرار گرفت. او معتقد است که عوامل این آزار سیستماتیک اعضای بازنشسته حزب کمونیست و فرزندان آنها در ایالات متحده و اعضای انجمنهای چینی یا فراریانی هستند که با دولت چین روابط نزدیکی دارند.
موارد دیگری هم نظیر استفاده از رسانههای اجتماعی برای هدف قراردادن ناراضیان چینی در ایالات متحده یا تلاش برای دستبرد به اطلاعات شخصی ناراضیان گزارش شده است.
اما اقدامات «سرکوب ملی» تنها به آزار و اذیت خلاصه نمیشود.
در سال ۱۴۰۱ دادستانهای ایالات متحده یک فرد ایرانی را متهم کردند که در ازای دریافت ۳۰۰ هزار دلار قصد «حذف» جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، با هدف انتقامگیری از کشتن قاسم سلیمانی را داشته است.
همین امسال تهدید دیگری از سوی مقامات امنیتی جمهوری اسلامی افشا شد که در آن یک ایرانی و دو کانادایی مرتبط با گروه موتورسواران «فرشتگان دوزخ» (هلز انجلز) قصد قتل برنامهریزی شده دو فراری ایرانی ساکن در ایالت مریلند را داشتند.
یکی از کاناداییهای دستگیرشده در این مورد گفت: «میخواستیم سرش را از تنش جدا کنیم.»
در سال ۱۴۰۰ دادستانی ایالات متحده یک گروه ایرانی را متهم کرد که به دستور سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی قصد ربودن مسیح علینژاد، روزنامهنگار و فعال ایرانی، را داشتهاند. تحقیقات بیشتر، جزئیات ربودن او - از جمله شیوه اغوای او برای بیرون کشیدناش از خانه، خارج کردناش از نیویورک با یک قایق تندروی نظامی و بردن او به ونزوئلا - را برملا کرد.
در این رابطه یکی از متهمان در حال رانندگی در اطراف خانه علینژاد در محله بروکلین نیویورک با یک تفنگ پر و خشاب مهمات دستگیر شد. مظنونی دیگر در بهمن گذشته از جمهوری چک به ایالات متحده مسترد شد و دو نفر دیگر هم در این مورد دستگیر شدهاند.
افبیای به رغم خنثی کردن این توطئه از علینژاد خواست که نقل مکان کند. این نقل مکان که برای مسیح علینژاد به معنای ترک باغچه محبوش بود؛ باغچهای که محصولات آن را به همسایگانش هم میداد.
مسیح علینژاد میگوید: «آنها مرا به طور فیزیکی نکشتند ولی رابطه من با باغچه و با همسایگانم را کشتند.»
منبع: آسوشیتدپرس