مارک چمپیون در مقالهای تحت عنوان «چرا ترکیه حالا خواهان تجزیه عراق است» در بخش نظرات وبسایت خبرگزاری بلومبرگ (Bloomberg View) مینویسد مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق روز اول ژوئیه (۱۰ تیر ماه) تصمیم گرفت روزی را برای برگزاری همهپرسی درباره آینده کردستان تعیین کند؛ همان روز رجب طیب اردوغان نامزدی خود برای احراز مقام ریاست جمهوری ترکیه را اعلام کرد. اگر چنین همزمانی تصادفی باشد، تقارنی مهم است.
مقامات دولت اردوغان دست کم دو بار در هفتههای اخیر خاطر نشان کردند که مایل به پایان دادن به مخالفت تاریخی ترکیه برای تأسیس کشور مستقل کردستان هستند. دلایل متعددی برای این تغییر موضع ترکیه وجود دارد، اما فوریترین آن دلایل، محاسبات اردوغان برای انتخابات ماه آینده است.
منافع مبارزات انتخاباتی و پیروزی در آن، در این دوره در ترکیه بسیار بالاست. پیروز انتخابات ریاست جمهوری ۱۰ ماه اوت (۱۹ مرداد ماه) در ترکیه – که به احتمال زیاد اردوغان خواهد بود – نخستین رئیس جمهوری آن کشور خواهد بود که بطور مستقیم از سوی مردم و نه توسط پارلمان انتخاب شده است.
با چنین مشروعیتی و با تسلط حزب حاکم و انعطاف پذیری قوانین موجود، اردوغان قادر خواهد بود که مقام ریاست جمهوری را از حالت تشریفاتی به یک نهاد قدرتمند اجرائی تبدیل کند.
چنین چشماندازی، برای ایجاد انگیزه در دو حزب اصلی مخالف دولت برای کنار گذاشتن اختلافات و تشکیل ائتلاف کافی خواهد بود. حزب جنبش ملیگرا و حزب سکولار جمهوریخواه خلق با یکدیگر، اکملالدین احساناقلو، مورخ و دیپلمات سرشناس ترک را به عنوان نامزد احراز مقام رئیس جمهوری برگزیدند. صلاحالدین دیمیرتاس، کاندیدای حزب اقلیت کرد ترکیه است که ۲۰ در صد جمعیت ترکیه را در بر میگیرد.
انتخابات محلی ماه مه آزمایشی برای انتخابات ریاست جمهوری بود. در آن انتخابات، حزب حاکم اردوغان ۴۳ درصد آرا و ائتلاف دو حزب اصلی مخالف ۴۴ درصد آرا را کسب کردند. نتایج انتخابات، هم برای اردوغان و هم برای مخالفان، خوب بود، اما برای هیچ طرف تضمینی نبود تا امیدوار باشند که در دور اول انتخابات رئیس جمهوری بتوانند اعلام پیروزی کنند.
در چنین حالتی است که کردهای ترکیه میتوانند در انتخابات نقش کلیدی بازی کنند. برای آنها اطمینان از یک کردستان مستقل در عراق و کسب شرایط بهتر برای کردها در ترکیه مهم است که اردوغان میگوید که میتواند به هر دو خواسته آنها جامه عمل بپوشاند.
تنها چند روز قبل از اعلام کاندیداتوری اردوغان، دولت او لایحهای را به پارلمان برد که به کردهای پیکارگر اجازه میدهد بدون بیم از پیگرد قانونی از اردوگاهها خارج شوند و به جامعه به عنوان غیرنظامیان باز گردند که بالقوه میتواند به جنگ ۳۰ ساله مسلحانه بین کردها و دولت مرکزی ترکیه پایان دهد. این لایحه، همچنین به ترکها برای مذاکره با عبدالله اوجالان رهبر زندانی کردها، در راستای گفتگوهای صلح امکان میدهد به مذاکره بپردازند.
تکرار سخنان حسین جلیک، از مقامهای ارشد دولت اردوغان در روز یکشنبه، در رابطه با این که کردهای عراق باید اجازه داشته باشند در باره سرنوشت خود تصمیم بگیرند، به همین اندازه اهمیت دارد.
البته جلیک اردوغان نیست و تشویق به تجزیه عراق خلاف سیاست آمریکاست که ترکیه ادعا میکند با آن موافق است؛ اما در عین حال باب اعلام استقلال کردستان عراق، بدون مجازات از سوی ترکیه، گشوده شد.
استقلال کردستان این فرصت را برای ترکیه ایجاد میکند که نفت از آنجا وارد کند و در مقابل در کردستان سرمایهگذاری کند.
برای دههها حتی ایده کشور کردستان موجب ناراحتی عصبی رهبران ترکیه میشد. آنها بیم داشتند کردستان مستقل عراق انگیزه جنگ تمام عیار برای کردهای ترکیه که در منطقهای هستند که هم مرز با مناطق کردنشین عراق، ایران و سوریه است، برای جدایی از ترکیه شود. هر چند، در طول زمان پراکندگی کردها در سراسر کشور و گسترش وابستگی اقتصادی کردستان عراق به ترکیه، مقاومت در برابر استقلال کردستان عراق را بهم زد.
بارزانی همچنین میتواند یک متحد مفید برای اردوغان در مذاکرات با اوجالان و حزب کارگران کرد ترکیه باشد.
تقارن زمانی در این مرحله حائز اهمیت است. از یک سو اردوغان به حمایت کردها برای ادامه قدرت به مدت یک دهه دیگر نیاز دارد، و از سوی دیگر کردها نیاز دارند اردوغان از فرصت پیش آمده برای به تحقق رسیدن رویای دیرینه استقلال کردستان حمایت کند.
همانطوری که استفان کوک، از شورای روابط خارجی، که تازه از کردستان عراق برگشته است، میگوید بارزانی میتواند اردوغان را «شاه» یا «رهبر» ترکیه کند و همزمان اردوغان میتواند بارزانی را «شاه» یا «رهبر» کردستان کند.
این میتواند مشوق خوبی برای تجزیه عراق شود.