قهرمان فیلم جدید «بن افلک» یک گانگستر دهه ۱۹۳۰ است به نام «جوزف کافلین»، فرزند سرکلانتر پلیس باستون، که از سرقت بانک شروع میکند، و سرانجام، کنترل واردات و توزیع «رام» را در دوران منع فروش مشروبات الکلی برعهده میگیرد، و بر تبهکاریهای سازمانیافته دیگر، از جمله اداره تشکیلات قماربازی زیرزمینی، چنگ میاندازد. «افلک» که نقش اول فیلم را خودش بازی کرده، تهیهکننده، کمک سناریست و کارگردان فیلم است.
فیلم «زیستن در شب» یا Live by Night براساس جلد دوم مجموعه سهجلدی «دنیس لهین» در باره رقابتهای تبهکاران سازمان یافته در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ است.
منع فروش مشروبات الکلی در آمریکا، به رشد انفجاری تبهکاری و تشکیل سازمانهای عظیم مافیائی انجامید که از تولید و توزیع مشروبات، درآمدهای هنگفت به جیب میزدند و جنگهای مسلحانه آنها بر سر کنترل بازارهای زیرزمینی، به موضوع فیلمهای گانگستری تبدیل شد. فیلم «زیستن در شب» از تهیه کننده، سناریست و کارگردان «بن افلک» در تجلیل از آن فیلمهاست که به خصوص توسط شرکت برادران وارنر و با شرکت هنرمندان برجسته، از جمله «جیمز کاگنی» و «همفری بوگارت» ساخته میشد.
در این داستان، امپراتوری تبهکارانهای که «جوزف کافلین» به وجود میآورد، سرانجام در «تمپا» واقع در ایالت فلوریدا مرکزیت میگیرد. مشروب «رام» با همکاری یک برادرخواهر کوبائی از کوبا به آنجا وارد میشد، و «جوزف» سرانجام به خواهر، با بازی «زوئی سولدانا» دل میبازد. او مافیای ایتالیائیتباران را از این تجارت غیرقانونی، بیرون میکند، و از سوی دیگر، با مافیای ایرلندیتباران در میافتد، به خاطر رقابت عشقی با «آلبرت وایت» رئیس این تشکیلات، بر سر عشق یک فاحشه ایرلندی تبار که در فیلم نقش او را «سیینا میلر» بازی میکند.
«زیستن در شب» فیلم جدید کارگردان «آرگو»
نویسنده «دنیس لهین» در مصاحبهای اشاره میکند که این شخصیت، تبهکاری است که با اعضا یا رهبران مافیاها، یا دستجات سازمان یافته، تفاوت دارد. اعضای مافیای ایتالیائیتباران یا ایرلندنیتباران، برای تشکیلات و به نام تشکیلات، دست به سرقت یا قتل میزند، در حالیکه تبهکار غیروابسته، برای خودش کار میکند.
هنگام رونمائی فیلم «زیستن در شب»، دوشنبه شب در لسآنجلس، «بن افلک» میگوید فیلمهای گانگستری، ویژگی آمریکائی خاصی دارند، که به نظر او، در باره جاهطلبی، اخلاق، رقابت و تلاش هستند و نبرد با طرف مقابل. او میگوید «ما کشوری رقابتی هستیم.»
فیلم «زیستن در شب» چندین دهه پیاپی، و داستانهای ریز و درشت متعدد فشرده شدهاند، که از دید بعضی منتقدها، بهتر بود به جای یک فیلم سینمائی، به صورت یک سریال تلویزیونی ساخته میشد.
رماننویس «دنیس لهین» می گوید با افلک در نخستین کارش به عنوان کارگردان همراه بود.
نخستین فیلم «بن افلک» به عنوان کارگردان، فیلم «رفته عزیزم رفته» Gone, Baby Gone بود در سال ۲۰۰۷، که از روی یکی از نوشتههای «دنیس لههین» ساخته شده بود. «لههین» کار او را در آن فیلم زیبا میداند و میگوید در همان زمان افلک نشان داد که برای کارگردانی زاده شده.
«بن افلک» به خاطر کارگردانی فیلم «آرگو» در باره نجات دیپلماتهای آمریکائی که در دوران گروگانگیری در سفارت کانادا در تهران پناه گرفته بودند، جایزه اسکار گرفت. معروف است که شرط او برای قبول آن پروژه، این بود که کارگردانی را خودش انجام بدهد.
«کیتی والش» منتقد نشریات زنجیرهای «تریبون» مینویسد «افلک» بازیگر خوبی است، وقتی مثل فیلم «Gone Girl» یا دختر گمشده کارگردانی مثل «دیوید فینچر»، از او بازی میگیرد، و کارگردان خوبی است، وقتی خودش در فیلم بازی ندارد، مثل فیلم «رفته عزیزم رفته» که نقش اول آن را برادرش کیسی افلک بازی میکند.
از دید این منتقد، بازی «بن افلک» به فیلم «زیستن در شب» لطمه زده و به عنوان سناریست هم، جزئیات بسیاری از کتاب «لهین» را به فیلم وارد کرده، که آن را شلوغ و فاقد تمرکز میسازد.
او مینویسد همه اینها باعث شده که فیلم، به جای تمرکز، از همه چیز سریع عبور میکند، و در سطح میماند، اما این سطح، قابل تحسین است، به خاطر لباسها، به خطر دکورها، به خاطر فیلمبرداری «رابرت ریچاردسون» تا جائی که همه منتقدها، حتی آنها که به شدت مخالف فیلم هستند، تصاویرآن را خیرهکننده و دلانگیز میدانند.
یکی از تحسینکنندگان فیلم «زیستن درشب»، «پیتر تراورس» منتقد نشریه «رولینگ استون» است که عقیده دارد «افلک» همیشه نقشهای آبدار را به هنرپیشههای توانائی که انتخاب کرده میدهد.
او یادآوری میکند که «کیسی افلک» برای فیلم «رفته عزیزم رفته» یا «جرمی رنر» بازیگر فیلم «شهر» The Town و «آلن آرکین» بازیگر فیلم «آرگو» هر سه برای کار با «افلک» نامزد جایزه اسکار شدند.
او نه تنها از بازیها، بلکه از کارگردانی صحنههای تیراندازی در پایان فیلم هم تعریف میکند. اما اوهم قبول دارد که چرخشهای داستان، مثلا پریدن از تجارت غیرقانونی مشروب به اداره قمارخانههای زیرزمینی ، برای یک فیلم، زیاد هستند.
از نگاه منتقد «رولینگ استون» بازی خود افلک، که بعضی گفته اند انگار عمق عاطفی شخصیت را نشان نمی دهد، با توصیف این شخصیت در کتابهای «لهین» سازگار است، که گوئی از بیرون ایستاده و به شخصیت خود نگاه میکند.
«تراورس» مینویسد «بن افلک» نشان می دهد که خوب میداند یک فیلم گانگستری را چگونه خلق کند که تماشاگر در آن غرق شود.