امیرحسین اعتمادی – سخنگوی گروه دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
به عقیدهی من بخش عمدهای از سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل از نظر محتوایی -و نه از نظر شکلی- تفاوت چندانی با سخنرانیهای محمود احمدینژاد در سالهای گذشته نداشت.
او به ویژه در نیمهی اول سخنانش با اشاره به آنچه «اقدامات زورمدارانه اقتصادی و نظامی نظام سلطه» نامید، حملات تندی را به نظم کنونی جهانی و کشورهای صاحب قدرت و به طور مشخص آمریکا کرد و آنها را تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی دانست. سخنان آقای روحانی در خصوص اسرائیل نیز بسیار تند بود. او اگرچه حرفی از افسانه بودن هالوکاست نزد اما با متهم کردن دولت اسرائیل به آپارتاید، ترجیح داد که نظر رهبر جمهوری اسلامی و تندروهای حامی او در تهران را جلب کند تا همچنان حمایت آنها را در برابر «نرمش»های احتمالی در مذاکرات آینده داشته باشد.
رئیس جمهوری اسلامی هرچند بر خلاف آقای احمدینژاد، تحریمهای اقتصادی سازمان ملل و آمریکا و اروپا را کاغذپاره نخواند، اما با «خشونتآمیز» و «ناقض حقوق بشر» خواندن آنها، تلویحا تایید کرد که این تحریمها که به گفتهی او در «زرورقهای حقوقی در نهادهای بینالمللی پیچیده شدهاند» لطمات جدی به اقتصاد ایران زدهاند. این سخنان، میتواند دست طرفداران حفظ فشار بر جمهوری اسلامی در آمریکا و اسرائیل را در موقعیت بالاتری قرار دهد چرا که اعترافی است بر موثر بودن تحریمها بر رژیم ایران.
خطابههای اخلاقی روحانی در خصوص صلح جهانی، مبارزه با جنگ و خشونت و ترور و افراطگرایی، عدالت و آزادیخواهی نیز از جنس همان سخنان کلی احمدینژاد برای «مدیریت جهان» بودند اما با رنگ و لعابی دیگر و با لحنی زمینیتر.
او در خصوص پروندهی هستهای نیز به جز یک مورد، سخنان تازهای نگفت و با پافشاری بر «حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران» مطابق نظر رهبر جمهوری اسلامی خواهان «پذیرش اعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاك ایران» شد و گفت در مقابل، جمهوری اسلامی آمادگی دارد تا با اعتمادسازی و شفافیت کامل ابهامات را در خصوص صلحآمیز بودن برنامهی هستهایاش برطرف کند. تاکید بر «شفافیت کامل» شاید تنها نکتهی جدید این بخش از سخنان روحانی بود.
در این میان، تاکید روحانی بر اینکه سخنان «پرزیدنت اوباما» را به دقت دنبال کرده و اعلام آمادگی برای «مدیریت اختلافات» با آمریکا در صورتی که از این کشور "صدای واحدی به گوش برسد" هم هرچند که از معدود نکات مثبت سخنرانی او بود، اما در مقابل این سوال را مطرح میکند که آیا در تمام این سالها، از ایران چنین صدای واحدی شنیده شده است؛ آن هم در حالی که در همین روزهای اخیر حتی اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در خصوص «نرمش قهرمانانه» نیز با تفسیرهای متفاوتی در داخل ایران همراه بوده است.
در پایان باید بگویم که بخت با حسن روحانی یار است که سخنانش در بدترین حالت نیز با سخنان محمود احمدینژاد مقایسه میشود و در چنین قیاسی، همین چند نکتهی مثبت نیز برای غربیها آشتیجویانه به نظر خواهد آمد. هرچند که او با ادامه حملهی کلامی به دولت اسرائیل و نیز تایید موثر بودن تحریمها بر اقتصاد ایران، یک بار دیگر این فرصت را در اختیار مقامات اسراییلی گذاشت تا از انزوایی که در هفتههای اخیر پس از روی کار آمدن دولت جدید ایران در آن قرار گرفته بودند، خارج شوند. با این وجود، گمان من این است که روحانی و تیم همراهش این سخنان را برای خوشآمد تندروها در داخل آماده کرده بودند و قطعا در گفتگوهای چندجانبه و دوجانبه با قدرتهای جهانی در روزها و هفتههای آینده، با دست پُرتری شرکت خواهند کرد. تاکتیکی که در واقع همان مراد خامنهای از «نرمش قهرمانانه» مورد نظرش است: امتیازدهی در خارج، با کمترین میزان ریزش نیروها در داخل.
به عقیدهی من بخش عمدهای از سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل از نظر محتوایی -و نه از نظر شکلی- تفاوت چندانی با سخنرانیهای محمود احمدینژاد در سالهای گذشته نداشت.
او به ویژه در نیمهی اول سخنانش با اشاره به آنچه «اقدامات زورمدارانه اقتصادی و نظامی نظام سلطه» نامید، حملات تندی را به نظم کنونی جهانی و کشورهای صاحب قدرت و به طور مشخص آمریکا کرد و آنها را تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی دانست. سخنان آقای روحانی در خصوص اسرائیل نیز بسیار تند بود. او اگرچه حرفی از افسانه بودن هالوکاست نزد اما با متهم کردن دولت اسرائیل به آپارتاید، ترجیح داد که نظر رهبر جمهوری اسلامی و تندروهای حامی او در تهران را جلب کند تا همچنان حمایت آنها را در برابر «نرمش»های احتمالی در مذاکرات آینده داشته باشد.
رئیس جمهوری اسلامی هرچند بر خلاف آقای احمدینژاد، تحریمهای اقتصادی سازمان ملل و آمریکا و اروپا را کاغذپاره نخواند، اما با «خشونتآمیز» و «ناقض حقوق بشر» خواندن آنها، تلویحا تایید کرد که این تحریمها که به گفتهی او در «زرورقهای حقوقی در نهادهای بینالمللی پیچیده شدهاند» لطمات جدی به اقتصاد ایران زدهاند. این سخنان، میتواند دست طرفداران حفظ فشار بر جمهوری اسلامی در آمریکا و اسرائیل را در موقعیت بالاتری قرار دهد چرا که اعترافی است بر موثر بودن تحریمها بر رژیم ایران.
خطابههای اخلاقی روحانی در خصوص صلح جهانی، مبارزه با جنگ و خشونت و ترور و افراطگرایی، عدالت و آزادیخواهی نیز از جنس همان سخنان کلی احمدینژاد برای «مدیریت جهان» بودند اما با رنگ و لعابی دیگر و با لحنی زمینیتر.
او در خصوص پروندهی هستهای نیز به جز یک مورد، سخنان تازهای نگفت و با پافشاری بر «حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران» مطابق نظر رهبر جمهوری اسلامی خواهان «پذیرش اعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاك ایران» شد و گفت در مقابل، جمهوری اسلامی آمادگی دارد تا با اعتمادسازی و شفافیت کامل ابهامات را در خصوص صلحآمیز بودن برنامهی هستهایاش برطرف کند. تاکید بر «شفافیت کامل» شاید تنها نکتهی جدید این بخش از سخنان روحانی بود.
در این میان، تاکید روحانی بر اینکه سخنان «پرزیدنت اوباما» را به دقت دنبال کرده و اعلام آمادگی برای «مدیریت اختلافات» با آمریکا در صورتی که از این کشور "صدای واحدی به گوش برسد" هم هرچند که از معدود نکات مثبت سخنرانی او بود، اما در مقابل این سوال را مطرح میکند که آیا در تمام این سالها، از ایران چنین صدای واحدی شنیده شده است؛ آن هم در حالی که در همین روزهای اخیر حتی اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در خصوص «نرمش قهرمانانه» نیز با تفسیرهای متفاوتی در داخل ایران همراه بوده است.
در پایان باید بگویم که بخت با حسن روحانی یار است که سخنانش در بدترین حالت نیز با سخنان محمود احمدینژاد مقایسه میشود و در چنین قیاسی، همین چند نکتهی مثبت نیز برای غربیها آشتیجویانه به نظر خواهد آمد. هرچند که او با ادامه حملهی کلامی به دولت اسرائیل و نیز تایید موثر بودن تحریمها بر اقتصاد ایران، یک بار دیگر این فرصت را در اختیار مقامات اسراییلی گذاشت تا از انزوایی که در هفتههای اخیر پس از روی کار آمدن دولت جدید ایران در آن قرار گرفته بودند، خارج شوند. با این وجود، گمان من این است که روحانی و تیم همراهش این سخنان را برای خوشآمد تندروها در داخل آماده کرده بودند و قطعا در گفتگوهای چندجانبه و دوجانبه با قدرتهای جهانی در روزها و هفتههای آینده، با دست پُرتری شرکت خواهند کرد. تاکتیکی که در واقع همان مراد خامنهای از «نرمش قهرمانانه» مورد نظرش است: امتیازدهی در خارج، با کمترین میزان ریزش نیروها در داخل.