مادلین آلبرایت، وزیر خارجه سابق آمریکا در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون، در سن ۸۴ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.
خانواده آلبرایت با انتشار بیانیهای در روز چهارشنبه با تایید این خبر، از او با عنوان «قهرمان خستگی ناپذیر دموکراسی و حقوق بشر» یاد کردند.
مادلین که متولد نیمه ماه می ۱۹۳۷ میلادی در پراگ، پایتخت جمهوری چک است در کودکی به همراه خانوادهاش به عنوان پناهنده به ایالات متحده مهاجرت کرد.
پدر او یوزف کوربل که دیپلمات چکسلواکی سابق بود بعد از اشغال کشورش به دست آلمان نازی، خانوادهاش را ابتدا به انگلستان کوچ داد. با پایان جنگ دوم جهانی آنها به کشور مادری بازگشتند اما نهایتا، با گسترش کمونیسم و ترس از پیامدهای آن، یوزف کوربل خانواده را در ۱۹۴۸ به آمریکا کوچ داد و آنها در لانگ آیلند ایالت نیویورک ساکن شدند.
مادلین کوربل در سال ۱۹۵۷ و در زمانی که دانشجوی علوم سیاسی کالج ولسلی ماساچوست بود، شهروند آمریکا شد. او کمی بعد از اخذ مدرک کارشناسیاش با جوزف آلبرایت که ناشر و مالک رسانه بود، ازدواج کرد.
حاصل این ازدواج دو دختر دوقلو به نامهای آلیس پترسون و آن کوربل بود.
اما این پایان راه برای مادلین که حالا مادلین آلبرایت شناخته میشد، نبود. او ادامه تحصیل داد و در اواسط دهه هفتاد همزمان با کارکردن روی تز دکترای خود، در دفتر مشاور امنیت ملی دولت کارتر، زبیگنو برژنسکی کارآموزی خود را شروع کرد.
در دهه ۸۰ میلادی او که به عنوان استاد دانشگاه در جرج تاون واشنگتن دیسی تدریس میکرد با بسیاری از چهرههای سیاسی در واشنگتن آشنا شد و از همین جا بود که حلقه ارتباطات سیاسی او با افراد ذینفوذ پایتخت و تصمیم گیران حزب دموکرات، تقویت شد.
او نخستین بار در فوریه ۱۹۹۳ و بعد از انتصاب به مقام نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد به مردم و رسانهها معرفی شد. مخالفت جدی و پرحاشیه او با دبیرکل وقت سازمان ملل پتروس پتروس غالی در خصوص نسلکشی در رواندا در سال ۱۹۹۴، باعث شد که مردم با چهره یک سیاستمدار قاطع، منضبط و شجاع آشنا شوند.
قاطعیت او در سخنرانیهایش در سازمان ملل از او چهره یک زن مصمم آمریکایی را به نمایش گذاشت که از ارزشهای مورد قبولش، با صراحت لهجه دفاع میکند.
مادلین آلبرایت، در آخرین روزهای سال ۱۹۹۶ میلادی به عنوان وزیر خارجه برگزیده شد و اولین زنی بود که عهده دار این سمت در ایالات متحده شد. او مجبور بود بر صندلی وارن کریستوفری تکیه بزند که دههها کارنامهای موفق در سیاست خارجی آمریکا را ثبت کرده بود.
آلبرایت در دوره حضورش به عنوان وزیر امورخارجه آمریکا، منشا تحولات و سیاستگذاریهای بسیاری بر این وزارت خانه بود و خط مشیهای متعددی در این نهاد سنتی را تغییر داد.
آلبرایت در قضایای جنگ بالکان و به خصوص نقش آمریکا در جنگ بوسنی و مداخله واشنگتن، حضوری پررنگ داشت. او علاوه بر تاکیدش به گسترش دموکراسی و استیفای حقوق بشر، طرفدار استفاده از قوه قهریه به عنوان یکی از بازوهای سیاست خارجی بود.
در سال ۱۹۹۹ تلاشهای او بود که سرانجام باعث شد تا ناتو به یوگسلاوی سابق حمله نظامی کند. او اصرار داشت که نسلکشی قومی در کوزووو هرچه زودتر باید متوقف شود و این مهم جز با حمله نظامی میسر نیست. یازده هفته بمباران ناتو ، که بسیاری از آن با عنوان «جنگ مادلین» یاد میکنند، باعث شد تا شرایط ناتو مورد پذیرش قرار گیرد.
اگر چه تلاشهای آلبرایت برای پایان دادن به برنامه سلاح هسته ای کره شمالی، هیچگاه مثمر ثمر نیافتاد اما باید گفت که این دیپلمات برجسته، نقشی اساسی در مهار شرایط حاکم، ایفا کرد. سفر او به پیونگ یانگ و دیدارش با كیم جونگ ایل ، رهبر وقت كره شمالی درسال ۲۰۰۰ یکی از بزنگاههای تاریخی است و اولین دیدار یک دیپلمات عالیرتبه غربی از این کشور به شمار میرود.
وزارت آلبرایت همزمان با دوران موسوم به اصلاحات در ایران بود. او تلاش بسیاری ایفا کرد تا بتواند دشمنی دیرینه میان تهران و واشنگتن را تا حدی بهبود ببخشد. از جمله تلاشهای وی برای کاستن از تنشها، کاهش تحریمهای واشنگتن علیه تهران و پذیرش رسمی مسئولیت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. کودتایی که به نام آژاکس شناخته میشود و موجب سرنگونی دولت محمد مصدق شد.
پایان دوره وزارت مادلین آلبرایت، اما پایان فعالیتهای سیاسی او نبود بلکه مادلین در قالب دفترمشاورهای که تاسیس کرده بود، فعالیتهای خود را در جهت گسترش دموکراسی و دفاع از آزادی های اجتماعی و سیاسی پیگرفت.
فعالیتهای متعدد او در حوزه بینالملل باعث شد تا او در سال ۲۰۱۲، مفتخر به دریافت نشان آزادی از سوی رئیس جمهوری باراک اوباما شود.
نشان آزادی بالاترين نشان افتخار ايالات متحده است که به غيرنظاميان اعطا می شود.
مادلین تا آخرین روزهای زندگی علاوه بر تدریس و مشاوره، به امر نگارش نیز مبادرت میکرد.
او علاوه بر انتشار چند کتاب در حوزههای سیاست از جمله کتابهای «تأملاتی در مورد آمریکا، پروردگار و مسائل بینالملل»، «فاشیسم و یک هشدار» و «یادداشتهایی برای رئیس جمهور منتخب» در کنار کتابهای ادبی «خانم منشی» و «زمستان پراگ»، به طور مرتب برای نشریات سیاسی و ژورنالهای تحلیلی، مقاله و یادداشت مینوشته است.
او حتی در آخرین روزهای حیاتش نیز از این روال دست برنداشت و در آخرین مقالهاش، اقدام نظامی احتمالی پوتین علیه اوکراین را مورد انتقاد قرار داد. او در این مقاله به تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۲۲ و پیش از حمله پوتین به اوکراین، نوشت که پوتین در صورت حمله به اوکراین مرتکب اشتباهی تاریخی خواهد شد.